حتماً تا به حال با این مشکل مواجه شده اید که شارژر تلفن همراه یا مثلاً PSP خود را به همراه نداشته و دچار مشکل شده باشید و یا دوستتان شارژر موبایل خود را به همراه نیاورده، کلافه است و شما هم نمی توانید با شارژر گوشی خود کمکی به او بکنید.
اما با داشتن این کابل اختاپوسی که تا 10 وسیله شما را به راحتی با اتصال به USB شارژ می کند، می توانید مشکل خود و احتمالاً دوستتان را حل کنید.
مجموعه اتصال هایی این کابل می تواند برای شارژ گجت های مربوط به آنها استفاده شود عبارتند از:
اتصال 2 میلی متری گوشی های نوکیا
اتصال 3.5 میلی متری گوشی های نوکیا
اتصال PSP سونی
اتصال mini USB مانند گوشی های موتورولا V3 و همچنین برخی گوشی های HTC
اتصال micro USB برای گوشی موتورولا V8
اتصال گوشی های LG
اتصال 20P s سامسونگ
اتصال 20P M سامسونگ
اتصال گوشی های سونی اریکسون
و در نهایت اتصال آی فون و آی پاد که علاوه بر شارژ می تواند برای جابجایی فایل نیز استفاده شود.
حالا با داشتن این کابل10 دلاری می توانید همه ی این ها را شارژ کنید؛ و این بهتر از به همراه داشتن چندین شارژر به نظر میرسد، اینطور نیست؟
زنی در هلند به نام “بامیلا” اعلام کرد که به دلیل اینکه تاکنون ازدواج نکرده، اکنون سالهاست که با روبات روابط جنسی دارد و زندگی در کنار آنرا دوست دارد و احساس خوشبختی می کند.
“وقتی شما یک روبات می خرید، قادر خواهید بود
تا شخصیت او را مشخص کنید. چیزی شبیه به سفارش در اینترنت خواهد بود. چه
نوع احساساتی داشته باشد؟ سیمای او چگونه باشد؟ اندازه و رنگ مو. نوع صدا.
اینکه جالب، احساسی، یا اجتماعی باشد. شما می توانید انتخاب کنید که روبات
۴۰ درصد اوقات شوخ و ۶۰ درصد اوقات جدی باشد. برای اینکه روبات شما کار
دیگری انجام دهد کافی است که برنامه ی مورد نیاز را دانلود کرده و یا
تنظیمات آن را تغییر دهید.شما می توانید شخصیت، علایق و دانش روبات را
تغییر دهید.”
به عقیده ی لوی، محققین برای رسیدن به چنین پیشرفت
هائی نیاز به سخت افزارهای کامپیوتری قوی تری دارند که بتوانند برنامه های
پیچیده و با محاسبات سنگین تر را انجام دهند. این برنامه ها برای طراحی و
اجرای توانائی های محاوره ای، و در راستای آن ایجاد احساسات و پیشرفت هائی
فراتر در هوش مصنوعی، مورد نیاز می باشند. همین که نیازهای سخت افزاری و
نرم افزاری رفع شود، پیشرفت های موجود در روباتیک با سرعت زیادی چند برابر
خواهد گشت.
در میان فروریختن ثبات بازارهای مالی جهان گروهی وجود دارد که هنوز انگشت اتهام به سوی آنها نشان نگرفته شده است: تحلیلگرانی که نرم افزار رایانه ای را برای اداره بازارهای خُرد ساختند که در نتیجه ریزش بازار را تحویل داد.
از بیگ بنگ دهه 80 میلادی مقدار زیادی از سهام و بورس - و متعلقات آنها -
بطور خودکار ترجیحا توسط رایانه های هوشمند معامله شده اند تا توسط
انسانها. این پروسه که با نام "algotrades" شناخته شده است تا سال 2006
میلادی 40% از بورس لندن و بعضی مواقع تا 80% از بازار امریکایی را اداره
کرده است.
افرادی که این الگوریتم های مالی را می نویسند با حرفه quantities
analysts یا 'تحلیلگران کمیت' شناخته می شوند. این افراد غالباً فارغ
التحصیلان رشته های فیزیک، آمار و یا ریاضی هستند که در حیطه مدیریت ریسک
مشغول بکار می باشند. آنها می یابند که آیا معامله مورد نظر به صرفه است
یا خیر؛ نرخ های مشتقات معامله را بررسی می کنند و در جواب پیشنهاد خود را
بر روی میز معامله می گذارند. این نظام به نظر پیچیده می رسد و برای همین
است که این افراد تنها تفهیم شده های آن هستند؛ که اگر واقعا بفهمند -
زیرا تاریخ اکنون می گوید که آنها نمی فهمیدند!
بکارگیری این نظام تحلیل خودکار بازتاب جالب 'بحرانی مالی خودکار' را نیز
در پی داشت. افزایش نیاز به تحلیلگرهای کمیت در مشاغل بورس و بویژه بیمه
باعث شد که ابر سیستم های پیچیده بدون نظمی ساخته شوند که در پایان بسیاری
از بانک های غرب را به زانو درآورد.
آقای ریچارد دولینگ در روزنامه نیویورک تایمز می نویسد:" به یک نحوی باهوش
های شرکت های وال استریت ادعا داشتند که خرید 1 تریلون دلاری FED توسط
الگوریتم های رایانه ای اثبات شده است که 62 تریلون دلار ثروت صوری دارد."
آن الگوریتم ها بر مبنای شناسایی ریسک و اندازه گیری ریسک بوده اند که
آسیب پذیری آن کاملا مشهود است. الگوریتمی که هم اکنون در حلقه بحران
کنونی مالی جهان به دور خود می چرخد و تصمیم می گیرد. این الگوریتم بجای
آنکه از شاخص های توانایی مالی یک فرد یا بیشتر در خرید استفاده کند از
الگوریتم "تخمین ریسک" استفاده کرده است.
چیزی که هم اکنون واضح است آن است که بازارهای مالی بسیار گسترده تر از
پیش تر بطور خودکار هدایت می شوند و احساس می شود که بیشتر این بحران ها
توسط ماشین های خودساخته، کدهای تنظیم نشده و ناقص برنامه نویسان آنها
بوجود آمده اند.
برخی از کارشناسان هم اکنون عقیده پیدا کرده اند که فروپاشی مالی غرب
بدلیل تکیه سیستم مالی آنها به "تخمین های پیچیده ای است که فقط ماشین ها
می توانند آنها را بسازند". شاید رحمت ماشین ها ما را در بر گرفته است!
منبع خبر: نیویورک تایمز و گاردین
در ایران، اما زیاد نیاز به توضیح نیست که چه میگذرد. همه میدانیم که اینجا اینترنت هم به صورت «ایرانین استایل» عرضه میشود. سبک ما در عرضه، کاربری و مصرف نیز ایرانی است. اما چرا؟
این یک داستان واقعی است
وقتی در مقابل اینترنت کم آوردمعلی شمیرانی - زمانی که برای نخستین بار در خارج از کشور به اینترنت وصل شدم، با مشکل روبهرو شدم. مشکل من البته مشکل تمام ایرانیهایی بود که آنها هم برای نخستین بار در خارج از کشور از اینترنت استفاده میکردند. من و بقیه ایرانیها عادت داشته و داریم که زمانی که صفحهای را در اینترنت باز میکنیم و آدرس سایت مورد نظر را میزنیم برویم و در کنار آن صفحههای بعدی را نیز باز کنیم و بعد کمی با سایر ابزارها و احتمالا بازیهای داخل کامپیوتر به نوعی سرمان را گرم کنیم تا صفحهها یک به یک رخ بنمایانند.
سپس مرحله دوم کار یعنی کلیک کردن روی لینکهای مورد نظر آغاز میشود و معمولا برای این که وانمود کنیم داریم از وقتمان به زرنگی خاص ایرانیها استفاده میکنیم به سرعت این کار در مورد سایر پنجرههایی که نصفه نیمه باز شدهاند تا انتهای سمت راست صفحه مانیتور تکرار میشود. از این جا به بعد شما که در ایران هستید قاعدتا به سمت اولین پنجرهای که مدتی قبل در چپ ترین قسمت صفحه رایانه خود باز کرده میروید و پنجره پنجره به سمت راست حرکت میکنید تا ببینید کدام پنجره نقشهایی را در صفحه لخت و سفید خود به شما نمایان میکند!
برگردم به جایی در خارج کشور و مشکلی که مرا تا مدتی سرگرم خود ساخته بود. در فرنگ من به رسم عادت کاربران ایرانی اینترنت ابتدا حدود ده بار روی آیکون مرورگر اینترنت کلیک کردم تا ده پنجره خالی باز کنم و طبق عادت آدرس پشت آدرس وارد کرده و دوباره حرکت به سمت چپ برای کلیک روی لینکهای مور نظر! اما عادت ایرانی من مرا گیج کرده بود. من آدرس نخست را در اینترنت فرنگستان که وارد کردم در حال انتقال ماوس به سمت صفحه خالی بعد بودم تا به کار همیشگی خود برسم که به ناگاه دیدم سایت مورد نظر در مقابل چشمانم باز است، خندهای کردم و با خود گفتم لابد کش (آنجا که صفحهها ذخیره میشوند) ISPهای اینجا هم درست و حسابی تخلیه نمیشود که صفحه به این سرعت باز شد.
به سراغ کلک همیشگی یعنی نگه داشتن کلید کنترل و زدن کلید F5 رفتم و دوباره قصد رفتن و رسیدن به سایر امور را داشتم که دیدم سایت با همان سرعت قبلی در جلوی من ظاهر شد. یک لحظه حس کردم که انگار صفحه مانیتور کمیروبه من بیرون زده و انگار سایت مورد نظر به من میگوید: بفرمایید دیگر چه فرمایشی داشتید! باورش سخت بود، اما من در نهایت مجبور شدم ده صفحه خالی را که باز کرده بودم ببندم و مثل خارجیها چند صفحه زیر دستم باز کنم. چون دیگر نیازی نبود که از راست به چپ و از چپ به راست در انتظار باز شدن لینکها و صفحهها باشم. و اینجا بود که من در مقابل اینترنت فرنگستان کم آوردم چون سرعت من در تایپ آدرس در صفحه بعد کمتر از سرعت باز شدن صفحه قبل بود.
به عبارت دیگر من قبل از آنکه به سراغ صفحه بعدی بروم و آدرس را وارد کنم صفحه قبلی باز شده در مقابل من بود. و این اتفاقی بود که مرا با مشکل مواجه ساخت. من واقعا حول شده بودم! نمیدانستم اصلا حالا که صفحه باز شد باید چه میکردم و به کدام قسمت سایت میرفتم! شاید با این داستانک که برگرفته از یک اتفاق واقعی و تجربه شخصی خود من بوده است، توانسته باشم شما کاربر ایرانی که در حال خواندن این متن هستید و تجربه استفاده از آنترنت را ندارید و فقط به اینترنت دسترسی دارید را با خود همداستان کرده باشم.
در ایران، اما زیاد نیاز به توضیح نیست که چه میگذرد. همه میدانیم که اینجا اینترنت هم به صورت «ایرانین استایل» عرضه میشود. سبک ما در عرضه، کاربری و مصرف نیز ایرانی است. اما چرا؟ و به راستی مشکل کجا است. اجازه دهید برای جلوگیری از اسراف در وقت خودم و شما تا حد امکان شفاف و موجز به آنچه در فضای اینترنت ایرانی میگذرد بپردازم تا این متن نیز نتایج خود را بگیرد. شاید بتوان اینترنت را در ایران به سه بخش تفکیک کرد. دولت به عنوان تامینکننده، بخش خصوصی به عنوان توزیعکننده و کاربران به عنوان مصرفکننده. از اینرو و برای درک بهتر آنچه بر سر اینترنت ایرانی میگذرد، موضوع را باید به تفکیک این سه بخش و البته همانطور که وعده دادم به صورت کوتاه و شفاف بررسی کنیم.
دولت تامینکنندهاینترنت را در ایران دولت وارد میکند. این قانون است. یعنی بخش خصوصی خود راسا نمیتواند برود و از طرف خارجی اینترنت خوب، مرغوب و به اصطلاح اورجینال خارجی بخرد! البته به استثنای همان استثناهایی که میدانیم. در دولت، اما در مقوله اینترنت و سرعت آن دو نظریه وجود دارد. دسته اول عدهای هستند که معتقدند در افزایش سرعت اینترنت ما چیزی کم نداریم. این عده معتقدند که ما از لحاظ تکنیکی و به قول فنی ترها «بک بونی» کمبود نداریم. اما این که چرا سرعت زیادتر نمیشود در محل اختیار و جایگاه ایشان برای پاسخگویی نیست.
دسته دوم کسانی هستند که معتقدند همین سرعت فعلی برای کاربری اینترنت در کشور کافی است و سرعت بیشتر شاید منجر به بروز تصادفات و حوادثی شود که برای کاربران ایرانی مضراتی را در پی خواهد داشت. مخالفان افزایش سرعت اینترنت بر این باورند که زمانی که خدماتی مبتنی بر اینترنت در کشور عرضه نمیشود که نیازی به سرعت بالا ندارد چرا باید شیر سرعت اینترنت را بیشتر باز کنیم؟ چرا که در آن صورت کاربران به چیزهایی در آن سوی مرزهای مجازی اینترنت دسترسی پیدا میکنند که چندان به صلاح فرهنگ و افکار ما نیست. قصد ورود به این مقوله و تایید یا تکذیب آن را ندارم؛ چرا که این مبحث باید در جایی دیگر و در معرض یک میزگرد مانند قرار گیرد تا نظرات هر دو طرف شنیده و بررسی شود.
زیرا در غیر اینصورت شاید متهم به بازی شطرنج یکنفره بشوم که در نهایت این خود من هستم که تصمیم میگیرم طرف سیاه را برنده کنم یا طرف سفید را. پس برای آنکه به جنون شطرنج بازی با خود متهم نشوم این موضوع را به مقال و مکانی دیگر موکول میکنم!
خصوصی: توزیعکنندهبخش خصوصی توزیعکننده، اما داستان خاص خود را دارد. ایشان متهم ردیف دوم اینترنت و سرعت آن در کشور محسوب میشوند. بخش خصوصی متهم به کم فروشی است. یعنی دولتیهای تامینکننده میگویند ما اینترنت را پرسرعت تحویل بخش خصوصی میدهیم، اما بخش خصوصی آب در اینترنت میکند و یک خط ارتباط اینترنتی را به جای یک کاربر به صد کاربر میفروشد و طبیعی است که سرعت کم و به عبارت درستتر افتضاح میشود.
بخش خصوصی هم تکذیب میکند و اینترنت را از سرچشمه یعنی جایی که تامینکننده ارتباط را در دست ایشان میگذارد، دارای مشکل میداند. البته گاه برخی از فروشندگان خصوصی این اعتراف را میکنند که خرج ما نیز بالا است و چاره به اشتراکگذاری یک اینترنت به چند کاربر نیست. برخی نیز صراحتا اعلام میکنند که همکارانشان واقعا کم فروشی میکنند. البته دست آخر هنوز هم که هنوز است معلوم نیست که حق با کدام طرف است؟ تامینکننده یا توزیعکننده و اینترنت از کجا دچار کشیدگی و کندی میشود.
کاربر: مصرفکنندهاین بخش اما شاکی است. شاکی از این که پول خوبی میدهد و سرویس خوبی نمیگیرد. شاکی از این که نمیداند به کجا شکایت برد. شاکی از این که پولش به هدر میرود. شاکی از این که کسی به دادشان نمیرسد. شاکی از این که وقتشان به هدر میرود. شاکی از این که بالاخره چه شد. شاکی از این که خب حالا از دست من چه کاری ساخته است. شاکی از این که اعصابشان در استفاده از اینترنت نازک و ضعیف شده است. شاکی از این که هنوز هم نمیداند اینترنت چه زمانی حالش خوب خواهد شد.
نتیجه: تعیینکنندهاینترنت کند است. کوتاهترین نتیجهای که میتوان از میان تمام این پرسشهای بی جواب، تمام دعواهای زرگری، تمام سرکاربودنها، اقسام متعددی توجیهات گرفت. همین سه کلمه است که به نمایندگی از تمامیکاربران ایرانی آن را تکرار میکنم اینترنت کند است حتی آن اینترنت که مزین به صفت تند است. آقایان اینترنت مثلا پرسرعت ما نیز با همان سرعت واقعی که روی کاغذ تحویل مصرفکننده میشود نیز نیست. چرا از تجربیات گذشته نمیخواهیم درس بگیریم. مثالهایی میزنم و قبل از آن شما را به خدای بزرگ میسپارم.
زمانی که فکس آمد مخالفت شد که این چیست و مجوز باید گرفت (و امروز فکس در همه جا هست) زمانی که تلفن همراه آمد مخالفت شد که این یعنی آن که همه بیسیم به دست بگیرند؟ نه باید مجوز گرفت ( و امروز موبایل دست کودکان نیز هست) زمانی که ویدئو آمد مخالفت شد که این ابزار اشاعه چیزهای بد است و باید مجوز گرفت ( و امروز ویدئو در هیچ خانهای نیست چون آمد و بود و عمرش را داد به CD) زمانی که اینترنت پرسرعت آمد مخالفت شد که نه خیر باید مجوز گرفت ( و امروز ... )
بنا به درخواست شما از این لحظه به بعد این سایت تمام آنتیویروسهای معتبر و به نام را معرفی و توضیحات کامل را به شما کاربران گرامی ارائه خواهد کرد!
ضمناْ لینک کرک و سریال و آموزش کامل از طریق این سایت قابل دسترسی خواهد بود!
منتظر همه مطالب ما باشید!